جستجو
-
۲تصویر
نامه محمد عامری به همسرش آذرمیدخت، ۱۳۳۴ ش
شامل احوالپرسی از همسر و فرزندان، داشتن کسالت، رسیدگی به حسابهای ابارق، عزیمت به نرماشیر، وضعیت و احوال گلناز و غلامحسین، فرستادن نامه فریده و فاطمه در صورت دریافت آن، گله از بی خبری از همسرش، سلام رساندن به حضرت علیه، برادرش، همشیره، سالار مظفر، آقای عدل، سرهنگ ریاست شهربانی، عزت الله، سیمین، نپتون، ناصر، روشن، و پوران، فرستادن وسایل لیست ارسالی، گرفتن پول مورد نیاز از شاطر محمدتقی، تحویل گندمها از علی شوفر به اصغر باغبان، پرسیدن قیمت پسته از عزت الله، سلام رساندن به ارباب شاپور کیانیان، مناسب بودن هوا برای شکار، ارسال اخبار شهر کرمان و سفرهای استاندار، بارندگی خوب در نگار، احوالپرسی از...
-
۱تصویر
نامه محمد عامری به همسرش آذرمیدخت، ۱۳۲۲ ش
شامل احوالپرسی از همسر و دخترش فاطمه، رسیدن نامه آذر به دست سیدحسین شوفر، حرکت به سوی وکیل آباد و از آنجا به سوی ریگان، خوبی هوای بم، برگشتن به کرمان از راه نرماشیر، فرستادن حواله پول، چگونگی وضعیت خانه شهر و سهم باغ سرآسیاب، ارسال پالان الاغها از رفسنجان توسط حسین نصرالله، درخواست فرستادن اخبار جدید و روزنامه، سلام رساندن به امان الله، سالار مظفر، عشرت الملوک، فروغ نصرت، عزت الله، سیمین، فخری خانم، نصرت الله، ماژور، و غلامعباس
-
۸تصویر
نامه محمد عامری به همسرش آذرمیدخت، ۱۳۴۰ ش
شامل احوالپرسی و درباره صحبت تلفنی روزانه با فاطمه و فریده و رزرو هتل در لندن برای آنها، تمایل نداشتن فاطمه به ماندن در انگلیس و بازگشتش به ایران، بازگشت فریده در تابستان، پرداخت هزینه ترم بعد به میس دوپلوک، خوبی هوای لندن، ارزانی و فراوانی میوه، شلوغی شهر و ساختمانهای جدید، جای خالی همسرش، آمدن آقای زرتشتی از دوستان کیانیان و منوچهر سالار بهزادی به لندن و گردش و ناهار در پارک کیوگاردن، مشکلات آقای هنری و بودنش در بیمارستان، گله از جواب ندادن همسرش به نامههای او، سفر به اسپانیا یا فرانسه پس از آمدن فریده و فاطمه، سلام رساندن به برادر، خواهر، عزت الله سالار، سیمین، آقای عدل و سالار مظفر،...
-
۲تصویر
نامه محمد عامری به همسرش آذرمیدخت، ۱۳۲۹ ش
درباره ماندن یک شبه در ابارق و حرکت با حضرت علیه خانم به وکیل آباد، حضور بی بی مستوفی در آنجا، رفتن خانم به زاهدان، رفتن وی به رحمت آباد نزد برادرش، خوب شدن هوای وکیل آباد، رفتن از آنجا به بم و سپس ابارق، ارسال ماشین به کرمان برای آمدن خانواده به ابارق، خوب بودن وضعیت نرماشیر، سلام رساندن به فاطمه، فریده، و غلامحسین، تهیه کره اسب برای بچهها، سلام رساندن به عزت الله، سیمین، فخری، سالار، نصرت الله، و شاپور کیانیان، درخواست ارسال روزنامهها و مجلهها برای وی، ارسال چند کمپوت از دارابجی، و دستور به باغبانها برای جدیت در کارهایشان